«بند بازی» یک نمایش یا نمایش محلی سنتی و جذاب گیلان است. نمایشی که در جشن هایی مشابه عروسی، عید نوروز یا بازارهای هفتگی روستاهای گیلان ایفا می شود و در روستاهای دشت ایران طرفداران زیادی دارد. این نمایش در بین مردم بینهایت محبوب است. پیشینه تاریخی آن ریشه در گذشته های دور دارد و ویژگی های جغرافیایی و نوع زندگی اجتماعی در پیدایش آن بی تاثیر نبوده است. به بازی لافند، زه بازی، زه بازی و زه بازی نیز می گویند. روزگار بازی زهی روزگار ارائه نمایش بازی لافند در فصل تابستان (اول تیر تا پایان مرداد) و در پاییز (مهر و آبان) و در ایام نوروز و سیزده بدر است. در جشن ها و اعیاد و در برخی عروسی ها انجام می شود. در سال های اخیر از این نمایش در مراسم و جشن های دولتی نیز استفاده می شود. این نمایش در هوای بد و باران، در ایام هفته و تلاش های کشاورزی، در ایام عزاداری مذهبی و در ماه های محرم، صفر و رمضان ایفا نمی شود. گروه رقص مشابه گروه رقص سیرک است، اعضای گروه نمایشی لافندبازی از افراد زیر تشکیل شده اند: 1- کشتی گیر که شخصیت اصلی نمایش است و با پاهای برهنه روی طناب راه می رود و نگه می دارد. یک چوب بزرگ به نام لنگر در دست او برای تعادل.هر چه او بر طناب ها مسلط بیشتری داشته باشد و عملیات هایش جوراجور تر باشد، معروفیت بیشتری پیدا می کند. 2-یالانچی: که دستیار کشتی گیر است وسایل لازم را در اختیار او قرار می دهد. علاوه بر این، صحنه را آماده می کند تا جنگنده آماده شود، یعنی آن را گرم می کند و به آن شیطانک یا شیطان یا میان قله نیز می گویند و در جمع آوری هدایای نقدی تماشاگران به نام روزگار پرکار است. 3- سرناچی (نوازنده سرنا) 4- نقاره چی (دهان و نوازنده ویولن) ساز لافند ساز اصلی بازی لافند از سازهای زیر تشکیل شده است: 1- لافند (طناب (معمولاً از کنف) 2- چهار تیر چوبی از چوب لوله جنگلی یا آهنی (2.5 اینچ) که طول هر یک حدوداً 5 متر است. فلز به هم چسبیده است لنگری که کشتی گیر به وسیله آن تعادل خود را روی طناب حفظ می کند اغلب از چوب درختان جنگل ساخته می شود و نوعی لباس پهلوی است که بی شباهت به لباس زورخانه ای نیست.این یک لباس سبک و کم‌عرض است که مطابق با سلیقه طناب دار تزیین شده است.کشتی گیران برای پیشگیری از خراش چشم بر روی بازوهای خود دعا می کنند. لباس یالانچی شبیه لباس حاجی فیروز است. پیراهن قرمز، شلوار زرد یا مشکی با کمربند و کلاه شاخ دار و شیطان که زنگوله ای از آن آویخته است. یالانچی با زغال یا مواد رنگی صورت خود را سیاه می کند نحوه اجرای نمایش در این نمایش که معمولاً در فضای باز و صحنه هر مکانی برگزار می شود کشتی گیر به حمد و ثنای خداوند و ذکر نام علی می پردازد. ، با چوبی که برای حفظ تعادل در دست دارد از طناب بالا و بالای طناب می رود و با انجام حرکات مختلف نمایشی سرگرم می شود. در عین حال، شیطناک نیز با حرکات خنده دار خود و ادا از حرکات کشتی گیر مردم را به خنده می اندازد و نوازندگان سرنا و ناقارا با پخش آهنگ های محلی شاداب، فضا را زنده و هیجان انگیز می کنند. لافند باز اغلب حقوق خود را از راه روزگار دریافت می کند. مگر اینکه قبلا برای دریافت حقوق با صاحب مجلس قرارداد بسته باشید. در قدیم روش اطلاع رسانی به مردم با زدن طبل بود و در سال های اخیر از راه بلندگو یا چاپ آگهی و پوستر صورت می گرفت.
لنگری که کشتی گیر به وسیله آن تعادل خود را روی طناب حفظ می کند معمولاً از درختان جنگلی ساخته می شود.به گفته مبارزان بهترین نوع بازی دو مرحله ای و دو شاخه ای است. گیل مردی که با یالانچی می جنگد: یالانچی داخل صحنه می شود و به دنبال غلام می گردد. پس از او کشتی گیر داخل زمین می شود و می خواهد از طناب بالا برود، در این لحظه یالانچی او را ایستاده می کند و با حرکات خنده دار بازدارنده او می شود. کشتی گیر با او کشتی می گیرد، یالانچی را به زمین می زند و از طناب بالا می رود سراییدن: کشتی گیر از طناب بالا می رود و در میان رقصندگان شعری به نام فهلویات می خواند و یالانچی از کشتی گیر ادا می کند. شعری با این مضمون: در راه خدا زدم به خدا / در دشت کربلا خیمه زدم / آب آمد تا خیمه ما را بشوید / زدم به دامان علی اما الله / تو الله / تو از دلم اخبار داری / من هستم بیچاره /تو دلیل همه راهها/من غلام قنبر/قنبر غلامعلی/ارباب آن زبان بلند یا علی. * کشتی گیر از طناب پایین می آید و یالانچی را روی شانه هایش می گیرد و تا بالای طناب می برد. * کشتی گیر نیمکت را داخل کوه می گذارد و روی نیمکت می نشیند و از طناب گذشتن می کند.او بالای طناب خورد – کشتی گیر با سینی غذا در دست، لنگر بر دوش، وسط طناب ایستاده و با یالانچی سؤال می کند و پاسخ می دهد.سوال یالانچی این است: پهلوان چرا تنها می خوری و مرا دعوت نمی کنی؟ کشتی گیر پاسخ می دهد: من کار کردم، می خورم، شما هم کار کنید، بخورید و…* کشتی گیر دیگ را روی طناب می گیرد و دیگ را روی دیگ می گذارد و طناب را با دو پا در دیگ می گذراند. * لیوان چراغ یا بطری نوشابه را روی پاهایش می گذارد و با نوک پا طناب را رد می کند. * سینی سینی چای را روی طناب می گیرد و چای می نوشد. *مبارزه با یالانچی روی طناب بالا. پرواز مرگبار یعنی هر دو پای خود را به طناب ببندید و خود را پایین بکشید. *بچشمن با چشمان بسته از روی طناب می رود و بالای طناب می خوابد که تخت را می گیرد. * با دو چرخ از روی طناب گذشتن کنید. * دو پا در دیگ از طناب گذشتن کنید و با دیگ دو قدم بردارید. * سه کودک را روی طناب حمل می کند. یک پسر به یک تیر و دو پسر به دو تاب و یک طناب دو متری به مچ پاهای کشتی گیر بسته می شود، کشتی گیر آنها را با پاهای خود تکان می دهد و از طناب گذشتن می کند.
